بد اخلاق ها منتظر فشار قبر باشند. خداوند قادر قهار کوچکترين بد اخلاقي را در اين «محبوبترين کانون» برنميتابد و بدون عقاب نميگذارد، هرچند که به مقام سعد بن معاذ نيز نايل گشته باشيم. يعني اگر بازوي ولايت و امام زمانت نيز شده باشي، اگر در اخلاق خانوادگي ات نقصي باشد، به همان ميزان بايد حساب پس بدهي. |
بد اخلاقی خانوادگي، عامل فشار قبر
سعدبنمعاذ يکي از بهترين اصحاب و ياوران پيامبر (صلوات الله علیه و آله) بود. او بزرگ و آقاي انصار و از نخستين کساني از مردم مدينه بود که اسلام آورد و پيامبر را به مدينه دعوت کرد. او بازوي ولايت و رسالت بود.
وقتي که خبر رحلت سعدبنمعاذ را به پيامبر دادند، آن حضرت به سرعت با پاي پياده و برهنه به سوي جنازه سعد شتافتند در حالي که در بين راه عبا از دوش مبارکشان افتاد و حضرت اعتنايي نکردند.
به هنگام تشييع جنازه سعد ديدند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در پشت تابوت، سمت راست تابوت، جلوي تابوت و سمت چپ تابوت حرکت ميکنند. پرسيدند: «يا رسول الله، اين چه حالي است که از شما ميبينيم؟!» فرمودند:
به خدا، دستم در دست برادرم جبرائيل است که مرا دور تابوت سعد طواف ميدهد. اينک جبرائيل و ميکائيل به همراه هفتاد هزار ملک در تشييع جنازه سعد شرکت کردهاند.1
پيامبر اکرم (سلام الله علیه و آله) با دست مبارک خويش بدن مطهر سعد را درون قبر گذاشت و براي او از خداوند طلب مغفرت فرمود.
مادر سعد وقتي اين صحنه را ديد، خطاب به فرزندش سعد گفت: «يا سعد، هنيئاً لَکَ الجَنَّةُ؛ فرزندم، بهشت گواراي وجودت باد!»
پيامبر با شنيدن اين جمله چهره درهم کشيد و با ناراحتي و عتاب فرمود:
مادر سعد! درباره امر پروردگار اينگونه با قاطعيت سخن مگو! همينک قبر، چنان فشاري بر فرزندت سعد وارد ساخت که شيري که در دوران کودکي از سينة تو نوشيده بود، از سر انگشتانش خارج شد.2
همه مات و مبهوت مانده بودند، آخر چرا؟ کسي که هفتاد هزار ملک به تشييع جنازهاش آمدهاند و پيامبر با دست خويش او را دفن کرده و برايش طلب مغفرت فرمودهاند، چرا بايد چنين فشار قبري داشته باشد؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
آري، براي آن که اخلاقش با اهل و عيالش اندکي بد بوده است.
واژة "سوءٌ" در سياق نکره آمده است تا نشانه تصغير باشد. يعني نه آن که به طور مطلق بد اخلاق بوده، بلکه بدين معناست که اخلاقش با اهل و عيالش اندکي بد بوده و در عرصة اخلاق خانوادگي کامل نبوده است.
ممکن است اين سوال مطرح شود که آيا شرکت هفتاد هزار ملک در تشييع جنازة سعد و طلب مغفرت پيامبر براي او براي برداشته شدن فشار قبر از وي سودي نبخشيد؟!
جواب اين است که «بد اخلاقي» حق الناس به گردن انسان مياندازد. طلب مغفرت ملائکة الله و پيامبر، باعث بخشيده شدن حق الله مي شود. اما در مورد حق الناس، بايد صاحب حق بگذرد تا خدا هم بگذرد. خداوند از حق خويش خيلي زود ميگذرد؛ چرا که سريع الرِّضا است، اما گذشتن از حق مردم را به گذشتن صاحب حق واگذار فرموده است. سعد بن معاذ با بد اخلاقي خانوادگياش، حق همسر وفرزندان خويش را ضايع کرده است و تا ايشان از او به طور کامل راضي نشوند و او را حلال ننمايند، خدا هم از او نميگذرد.
بدينسان رعايت «اخلاق خانوادگي» به طور کامل در کانون خانواده از سوي تمام اعضاي خانواده ضرورت مييابد؛ چراکه خداوند قادر قهار کوچکترين بد اخلاقي را در اين «محبوبترين کانون» برنميتابد و بدون عقاب نميگذارد، هرچند که به مقام سعد بن معاذ نيز نايل گشته باشيم.
يعني اگر بازوي ولايت و امام زمانت نيز شده باشي، اگر در اخلاق خانوادگي ات نقصي باشد، به همان ميزان بايد حساب پس بدهي و عقاب متحمل شوي؛ چرا که نقدکنندة اعمال تو بصير و تيزبين است.
به اندازه سر سوزني اخلاق نيک در خانواده نشان داده باشي، پاداشش را ميبيني: (فَمَن يَعمَل مثقال ذَرَّةٍ خَيراً يَرَهُ)3 و به اندازه سر سوزني اخلاق بد نشان داده باشي، عقابش را ميبيني: (وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ).4
---------------
پی نوشت ها:
1. شيخ طوسي، الأمالي، ص427، ح955.
2. پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): «مَه يا اُمِّ سَعدٍ، لا تجزمی علی ربک، فإن سعدا قد اصابته ضمه، قال: فرجع رسول الله ورجع الناس، فقالوا له: یا رسول الله، لقد رایناک صنعت علی سعد ما لم تصنعه علی احد، انک تبعت جنازته بلا رداء ولا حذاء... وامرت بغسله وصلیت علی جنازته، ولحدته فی قبره، ثم قلت: إن سعدا قد أصابته ضمة! ... فقال (صلّی الله علیه و آله): نعم انه کان فی خلقه مع اهله سوء» علامه مجلسي، بحارالانوار، ج6، ص220، ح14، و شيخ طوسي، الأمالي، ص427، ح955؛ شيخ صدوق، الأمالي، ص315، ح2.
3. زلزال (99)، 5.
4. زلزال (99)، 6.
زندگينامه
سيد على حسینی خامنهاى فرزند مرحوم حجتالاسلام و المسلمين حاج سيد جواد حسينى خامنهاى، در فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. او دومين پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سيد جواد خامنهاى هم مانند بيشتر روحانيون و مدرسان علوم دينى، بسيار ساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خيلى پارسا و گوشهگير [...] زندگى ما بهسختى مىگذشت. من يادم هست شبهايى اتفاق مىافتاد كه در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهيه مىكرد. [...] آن شام هم نان و كشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زير زمين تاريک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام کردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علميه
ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت ادبيات و مقدمات را خواند.
درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مى گويند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند».
ايشان کتب ادبى ار قبيل «جامع المقدمات»، «سيوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سليمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نيز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نيز در همان دوره خواند. سپس «شرايع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا ميرزا مدرس يزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و بقيه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگيزى در پنچ سال و نيم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سيد جواد در تمام اين مراحل نقش مهّمى در پيشرفت اين فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمينه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شيخ رضا ايسى» خواندند.
در حوزه علميه نجف اشرف
آيت الله خامنه اى که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حکيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند.
در حوزه علميه قم
آيت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که يک چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند. آيت الله خامنه اى به اين نتيجـه رسيدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است که ناشى از همان بّرى «نيکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه اى بر سر اين دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند که چرا ايشان به اين زودى حوزه علميه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى شدند!... امّا آينده نشان داد که انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس کتب فقه و اصول و معارف دينى به طلـّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند.
مبارزات سياسى
آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ايشان زده است، هنگاميکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار کننده اى در موضوع احياى اسلام و حاکميت احکام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد کردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: «همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».
همراه با نهضت امام خمينى (قدس سره)
آيت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شکنجه ها و تبعيدها و زندان ها مبارزه کردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند که پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريکايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريکا پرداختند. بدين خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اينکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.
دوّمين بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آيت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و ديدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ايشان بويژه درايـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با ميلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ايشان در افشاگرى سياستهاى شيطانى و آمريکايى رژيم پهلوى، به اوج رسيد و ساواک شبانه ايشان را دستگير و با هواپيما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.
سوّمين و چهارمين بازداشت
کلاسهاى تفسير و حديث و انديشه اسلامى ايشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظير جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همين فعاليت ها سبب عصبانيت ساواک شد و ايشان را مورد تعقيب قرار دادند. بدين خاطر در سال 1345 در تهران مخفيانه زندگى مى کردند و يک سال بعد ـ 1346ـ دستگير و محبوس شدند. همين فعاليّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدريس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار ديگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نيز دستگير و زندانى گردند.
پنجمين بازداشت
حضرت آيت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمين بازداشت خويش توسط ساواک مى نويسد:
«از سال 48 زمينه حرکت مسلحانه در ايران محسوس بود. حساسيّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژيم پيشين نيز نسبت به من، که به قرائن دريافته بودند چنين جريانى نمى تواند با افرادى از قبيل من در ارتباط نباشد، افزايش يافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمين بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آميز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پيوستن جريان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بيمناک است و نمى تواند بپذيرد که فعاليّـت هاى فکرى و تبليغاتى من در مشهد و تهران از آن جريان ها بيگانه و به کنار است. پس از آزادى، دايره درسهاى عمومى تفسير و کلاسهاى مخفى ايدئولوژى و... گسترش بيشترى پيدا کرد».
بازداشت ششم
در بين سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسير و ايدئولوژى آيت الله خامنه اى در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «ميرزا جعفر» مشهد مقدس تشکيل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بويژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به اين سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصيل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ايشان از شور و حال ديگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثير و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى که درس حقيقت و مبارزه را از محضر ايشان مى آموختند، با عزيمت به شهرهاى دور و نزديکِ ايران، افکار مردم را با آن حقايق نورانى آشنا و زمينه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. اين فعاليـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آيت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ايشان را دستگير و بسيارى از يادداشت ها و نوشته هايشان را ضبط کنند. اين ششمين و سخت ترين بازداشت ايشان بود و تا پاييز 1354 در زندان کميته مشترک شهربانى زندان بودند. در اين مدت در سلولى با سخت ترين شرايط نگه داشته شدند. سختى هايى که ايشان در اين بازداشت تحمّل کردند، به تعبير خودشان «فقط براى آنان
که آن شرايط را ديده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقيقى و انقلابى ادامه داشت. البته ديگر امکان تشکيل کلاسهاى سابق را به ايشان ندادند.
در تبعيد
رژيم جنايتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه اى را دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب کبير اسلامى ايران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکميت اسلام در اين سرزمين را ديدند.
در آستانه پيروزى
درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى از پاريس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصيت هاى مبارزى همچون شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمينى در ايران تشکيل گرديد، آيت الله خامنه اى نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر کبير انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.
پس از پيروزى
آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند که در اين مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازيم:
٭ پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
٭ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
٭ امام جمعه تهران، 1358.
٭ نماينده امام خميني«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
٭ نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريکات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريکا و شوروى سابق.
٭ ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
٭ رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهور ايران، آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب شدند.
٭ رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
٭ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366.
٭ رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
٭ رهبرى و ولايت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.
مقام معظم رهبري در سخنراني خود در جوار حرم علي ابن موسي الرضا (ع) مسائل مهمي را در خصوص مسائل مهم سياسي و اقتصادي در عرصه هاي بين المللي و داخلي اشاره کردند.
ايشان در ابتدا به محاسبه عملکرد ملت ايران در ابعاد ملي اشاره کردند و فرمودند: در دنيا کساني هستند که مسائل و اقدامات ما را مورد ارزيابي قرار مي دهند.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به اينکه برخي در ارزيابي اوضاع کشور فقط نقطه ضعف ها و کاستي ها را مي بينند گفتند اين نگاه ناقص است و بنده نگاه متفاوتي به امور کشور دارم.
ايشان در ادامه فرمودند: وقتي به صحنه نگاه مي کنيم يک ميدان عظيم و پرچالش را مي بينيم که ملت ايران به رغم دشمنان فراوان سربلند و پيروز ظاهر شده است.
مقام معظم رهبري به دو برنامه عمده بدخواهان نظام که مخالف پيشرفت و ترقي ملت ايران هستند اشاره کردند و گفتند: مانع تراشي عملي از طريق تهديد و تحريم و مشغول کردن مديران و نخبگان به مسائل درجه 2 و فرعي و همچنين تبليغات براي انکار پيشرفت جمهوري اسلامي ايران دو برنامه مهم دشمنان در مواجهه با ملت ايران است.
ايشان با اشاره به دشمنان اصلي جمهوري اسلامي ايران فرمودند: مرکز توطئه و اساس دشمني با ملت ايران ، دولت آمريکا است و بعد از 34 سال وقتي هنوز نام دشمن برده مي شود ذهن ملت ايران متوجه آمريکا مي شود.
مقام معظم رهبري در ادامه با بيان اينکه رژيم صهيونيستي در قواره و اندازه اي نيست که در صف دشمنان ملت ايران قرار بگيرد در پاسخ به تهديدات سران اين رژيم گفتند: اگر غلطي از آنها سر بزند ايران، تلاويو و حيفا را با خاک يکسان خواهد کرد.
ايشان با اشاره به اينکه برنامه هاي آمريکا عليه ملت ايران از ابتداي سال 91 شروع و از مردادماه تشديد شد خاطرنشان کردند: آنها فرستاده هاي ويژه اي را براي تحريم نفت ايران به کشورها فرستادند.
مقام معظم رهبري در بخش ديگري از بياناتشان خطاب به دولت ها اظهار داشتند: وابستگي اقتصاد ما به نفت بايد قطع شود.
ايشان با بيان اينکه شايد تحريم ها تا حدودي بر ملت ايران اثر کرده باشد گفتند: اما اين اثر نتيجه اي نيست که آمريکايي بدنبال آن هستند.
ايشان در بخش ديگري از سخنان خود افزودند: نظام سلطه در سال 91 در زمينه سياسي ، قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي ايران را يکبار ديگر احساس کرد و به اعتراف خودشان بدون حضور و راي ايران هيچ موضوع مهم و مشکلي در منطقه حل نخواهد شد. در قضيه حمله به غزه خودشان اعتراف کردند که حضور قدرتمند ايران در پشت صحنه باعث شکست آنها شد.
رهبر انقلاب افزودند: غربي ها گفتند اگر حمايت جمهوري اسلامي نبود مبارزان جوان فلسطيني نمي توانستند در برابر اسرائيل مقاومت کنند چه برسد به اينکه اين رژيم را به زانو در بياورند.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به اثرات تحريم ها تاکيد کردند: در کنار آثار منفي تحريم اثر بسيار بزرگ مثبتي هم اتفاق افتاد و ظرفيت بزرگ ملت ايران فعال شد و استعدادهاي جوانان کشورمان بروز کرد.ملت ايران به برکت تحريم به کارهاي بزرگي دست زد و کارهاي زيربنايي انبوهي در سال 91 اتفاق افتاد.
ايشان با برشمردن دستاوردهاي علمي چون پرتاب ماهواره و موجود زنده به فضا، رشد چشگير توليد علم و مقالات علمي، نانو فناوري و انرژي هسته اي تصريح کردند: ملت ايران در سال 91 و در سال اوج تحريم ها درعلم و فناوري کارهاي چشم پرکني انجام داده است.
رهبر انقلاب با بيان اينکه سال91 ميدان رزمايش و تمرين بود و به کوري چشم دشمن ملت ايران نه تنها فلج نشد بلکه توانست از خود برجستگي هايي هم نشان بدهد افزودند: البته ضعف هاي خود را شناختيم که اين هم خاصيت رزمايش است.
ايشان افزودند: يکي از ضعف هاي ما در اقتصاد است که منجر به سختي معيشت گروههايي از مردم شده است. وابستگي اقتصاد ما به نفت و بي اعتنايي به سياست هاي کلان اقتصادي و تصميمات پي در پي و روزمره از سوي مسئولان دو مورد از اين ضعف هاي اقتصادي است.
رهبر انقلاب در ادامه تصريح کردند: نتيجه ديگر اين رزمايش اين است که متوجه شديم بنيه کشور ما قوي است اگر مسئولان با تدبير عمل کنند ، با هم و در کنار هم باشند و با هضم و تدبير عمل کنند مي توانيم از تهديد دشمن فرصت بسازيم. ملت ايران ثابت کرد وابسته نبودن به آمريکا و قدرت هاي بزرگ نه تنها عامل عقب افتادگي نيست بلکه عامل پيشرفت است.
ايشان به دو موضوع مهم مربوط به آينده کشور اشاره کردند و گفتند: ما بايد در برنامه ريزي هايمان جلوتر از دشمن باشيم و در مقابل دشمن منفعلانه عمل نکنيم. يک رکن اساسي در اقتصاد مقاومتي، مقاوم بودن اقتصاد است.
رهبر انقلاب در بخش ديگري از سخنان خود در خصوص موضوع مذاکره با آمريکا و مذاکرات هسته اي تصريح کردند: آمريکايي ها از راههاي گوناگون و با پيغام ها سعي دارند تا در موضوع هسته اي با ما گفتگو کنند در حالي که من نسبت به اين گفتگوها خوشبين نيستم.
حضرت آيت الله خامنه اي با بيان اينکه جمهوري اسلامي ايران هيچ وقت زير بار تحميل نمي رود گفتند: نسبت به گفتگو در خصوص موضوع هسته اي مخالفتي ندارم اما بايد برخي موضوعات روشن شود.
ايشان در بيان نگراني هاي خود درخصوص مذاکره فرمودند: اول اينکه درخصوص اين حرفي که آمريکايي ها دائما در پيغام هاي خصوصي و علني خود مطرح مي کنند که به دنبال تغيير جمهوري اسلامي نيستند بايد بگويم ما نگراني نسبت به تغيير نظام اسلامي از سوي آمريکايي ها نداريم چرا که آنها زماني که اين قصد را داشتند هم نتوانستند کاري را انجام دهند و در آينده نيز نخواهند توانست اقدامي انجام دهند.
رهبر انقلاب با اشاره به اينکه آمريکاييها به ما پيغام مي دهند مبني بر اينکه مي خواهيم در مذاکرات با ايران صادقانه برخورد کنيم اظهار داشتند: ما بارها گفته ايم که بدنبال سلاح هسته اي نيستيم و شما اين صحبت صادقانه را باور نمي کنيد؛ چرا ما بايد حرف شما را قبول کنيم.
ايشان فرمودند: مذاکره يک تاکتيک آمريکايي براي فريب دادن افکار عمومي است و اگر غير از اين است آمريکايي ها بايد آن را اثبات کنند.
رهبر معظم انقلاب با بيان اينکه گاهي اوقات غربي ها شايعه مي کنند که از طرف رهبري افرادي با آمريکاييها مذاکره کرده اند گفتند: اين اظهارات آنها يک تاکتيک و دروغ محض است. البته در دولت هاي گوناگون در موارد مقطعي مذاکره اي صورت گرفته که در آن حدود خط قرمز رهبري رعايت شده و امروز نيز بايد اين حدود رعايت شود.
ايشان با اشاره به اينکه آمريکايي ها مايل نيستند که مذاکرات هسته اي تمام شود گفتند: ايران در موضوع هسته اي فقط خواهان پذيرش حق غني سازي است.
رهبر انقلاب با بيان اينکه آمريکايي ها با ادامه مذاکرات مي خواهند به ملت ايران فشار بياورند تا به قول خودشان ملت را فلج کنند تاکيد کردند: ايران هيچگاه فلج نخواهد شد و اگر آمريکايي ها مي خواهند کار تمام شود يک راه حل ساده وجود دارد و آن اين است که آمريکا از دشمني با ملت ايران دست بردارد.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به اينکه آمريکا تاکنون در مقابله با ايران شکست خورده و اگر بخواهد اين دشمني را ادامه دهد باز هم شکست خواهد خورد تصريح کردند: راه عاقلانه براي آمريکايي ها تصحيح عمل و سياست خود و عدم دشمني با ملت ايران است.
رهبر انقلاب در بخش دوم سخنان خود به موضوع بسيار پراهميت انتخابات اشاره کردند و با بيان اينکه انتخابات مظهر حماسه سياسي و اقتدار نظام اسلامي و حضور مردم پاي صندوق هاي راي مظهر آبروي جمهوري اسلامي و مظهر اراده ملي و نماد مردم سالاري اسلامي است تصريح کردند: به دليل اهميت انتخابات همواره دشمنان سعي کرده اند در اين موضوع خلل ايجاد کنند.
ايشان حضور گسترده مردم در انتخابات امسال را در درجه اول اهميت ارزيابي کردند و تاکيد کردند: شور انتخاباتي با حضور مردم در پاي صندوق هاي راي دشمن را نااميد و امنيت را برقرار مي کند.
حضرت آيت الله خامنه اي خطاب به ملت ايران اظهار داشتند: مردم عزيزمان بدانند حضور گسترده آنها در پاي صندوق هاي راي در امنيت ، استقلال ، ثروت ملي و اقتصاد کشور تاثير گذار است.
رهبر انقلاب نکته دوم در خصوص انتخابات را گستردگي سلايق و گروه هاي شرکت کننده در انتخابات برشردند و تصريح کردند: در انتخابات همه سليقه ها و جريانهاي معتقد به جمهوري اسلامي بايد شرکت کنند و اين هم حق است و هم تکليف و انتخابات در جمهوري اسلامي براي يک جريان و سليقه سياسي خاص نيست.
ايشان افزودند: همه کساني که به استقلال و امنيت ملي معتقدند و دلشان براي منافع ملي کشور و نظام مي تپد بايد در انتخابات شرکت کنند و بدانند که روگرداني از انتخابات براي کساني است که با نظام اسلامي مخالفند.
رهبر انقلاب موضوع سوم در مورد انتخابات را تعيين کنندگي راي مردم برشمردند و تاکيد کردند: راي مردم تعيين کننده است به طور نهايي و آنچه با اهميت است راي مردم است. مردم دقت کنند و با مشورت و بررسي تلاش کنند تا به اصلح برسند.
ايشان افزودند: رهبري يک راي بيشتر ندارد و آن را به صندوق خواهد انداخت. بنده مثل بقيه مردم در انتخابات شرکت خواهم کرد و اين راي تا وقتي در صندوق انداخته بشود مخفي است و کسي از آن مطلع نخواهد شد. مگر آنکه پس از انداختن راي به صندوق دست اندرکاران آن صندوق از روي خط بنده راي مرا تشخيص بدهند.
رهبر انقلاب در ادامه تاکيد کردند: اين طور نيست که رهبري نظرش را در مورد کانديداي خاصي بگويد و يا نظري را به بنده نسبت بدهند و بگويند نظر رهبري روي فلاني است. از کسي اين را قبول نکنيد.
ايشان در ادامه با انتقاد از رواج شايعات در فضاي کشور تصريح کردند: البته اين روزها بازار اين گونه شايعات زياد است و با گسترش روزافزون ابزارهاي اطلاعاتي مرتبا چنين شايعاتي شنيده مي شود. به من گزارش دادند ممکن است در ايام انتخابات روزي چندصد ميليون پيامک رد و بدل شود. بنابراين من به مردم عزيز توصيه مي کنم از شايعات پرهيز کنند.
رهبر انقلاب در ادامه با اشاره به لزوم مشورت و بررسي دقيق براي انتخاب اصلح تاکيد کردند: البته فعالان سياسي و آگاهان به مسائل کشور مي توانند ديگران را با خود همراه و هم راي کنند اما از حقير کسي در اين زمينه نخواهد شنيد.
حضرت آيت الله خامنه اي در ادامه نکات خود در خصوص انتخابات در پيش روي رياست جمهوري تکيد کردند: مسئله بعدي درباره انتخابات اين است که همه بايد در مقابل قانون در مسئله انتخابات و غير انتخابات خاضع باشند. حوادث تلخي که در سال 88 پيش آمد و براي کشور ضرر داشت همه به اين دليل بود که کساني نخواستند به قانون و راي مردم تمکين کنند. ممکن است راي مردم برخلاف آنچه ما مي خواهيم باشد اما سازوکار قانوني براي رفع اشکال و شبهه وجود دارد.
ايشان تاکيد کردند: مسائل سال 88 براي ملت ما تجربه درس آموزي شد و ملت نمي خواهند دوباره چنين مسائلي را تجربه کنند.
رهبر فرزانه انقلاب در بيان ويژگي هاي مورد نياز براي رئيس جمهور آينده تصريح کردند: آنچه براي رئيس جمهور آينده نياز داريم امتيازهايي است که امروز وجود دارد منهاي ضعف هاي موجود. رئيس جمهور هر دوره اي بايد امتيازاتي رئيس جمهور قبلي را داشته باشد به اضافه آنکه نقاط ضعف آن را هم نداشته باشد.
رهبر انقلاب تصريح کردند: آن چيزي که براي دولت و رئيس جمهور فعلي نقاط قوت شناخته مي شود بايد در نامزد اصلح بعدي وجود داشته باشد تا در سلسله روساي جمهور نظام اسلامي روند رو به رشدي را شاهد باشيم.
حضرت آيت الله خامنه اي در پايان سخنان خود در حرم رضوي خطاب به کانديداهاي آينده رياست جمهوري تاکيد کردند: کساني که آماده اين ميدان مي شوند با کمال قدرت و توکل به خدا در اين عرصه حضور پيدا بکنند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد